این روزها حال آزمایشگاهها اصلاً خوب نیست. گرچه بدحالی آزمایشگاهها قصه امروز و دیروز نیست اما اکنون علائم بیماری توجه هر ناظری را شدیداً به خود جلب میکند، البته در میان حدود 2500 آزمایشگاه خصوصی تعدادی خوشحال هم یافت میشوند؛ تعداد دقیق آنها را نمیدانیم اما با تقریب و تخمین گمان نمیرود بیش از یکپنجم کل مجموعه را شامل شوند. سالهاست که موقعیت آزمایشگاهها رو به زوال پیشرونده میباشد، دلایل آن هم ساده و روشن است:
- هیچگاه بهداشت و درمان جزو اولویتهای دولتهای ما نبوده است.
- "سیستم بهداشتی- درمانی" ما جراح سالار است.
- تربیت فارغالتحصیلان واجد شرایط مسئول فنی بیش از ظرفیت تقاضای مؤثر بوده است.
با این مقدمه عوامل ناخوشاحوالی آزمایشگاهها را در چند بند بیان میکنیم:
1- وضعیت تعرفه:
طبق قانون مصوب مجلس، میبایست تعرفههای خدمات پزشکی توسط سازمان نظام پزشکی تعیین گردد، اما اجرای این قانون جز مدت کوتاهی تحمل نشد و اکنون چند سالی است که دولت متصدی این امر شده است. البته واضح است که در عمل برای برخی شاخههای پزشکی ازجمله جراحان، تعرفه رسمی معنایی ندارد و در آن قلمرو هر کس برای خود تعرفهای دارد، اما گروههایی چون پزشکان عمومی، رادیولوژیها و در رأس همه آزمایشگاهها ناچار از تن دادن به تعرفههای رسمی هستند.
در جایی که همهساله تمامی خدمات، افزایش قیمتی حداقل برابر نرخ تورم دارند، وضعیت تعرفه خدمات آزمایشگاهی واقعاً موجب حیرت و عبرت است؛ در برخی سالها افزایش نمییابد و در پارهای سالها هم افزایشی در حد 5 تا 10 درصد را تجربه میکند. نکته قابل تأمل دیگر در این خصوص آن است که ابلاغ تعرفههای جدید معمولاً زمانی صورت میگیرد که حداقل یک فصل از سال با تعرفه سابق سپری شده است. نیاز به یادآوری نیست که خدمات آزمایشگاهی از جهت وابستگی به مواد اولیه هزینهبر، از سایر خدمات پزشکی همچون معاینه و جراحی کاملاً متمایز است، اما این نکتهای است که برخی مایل به دیدن آن نیستند.
2- سازمانهای بیمهگر:
این سازمانها از سه جهت اسباب زحمت برای آزمایشگاهها هستند:
الف- پرداختها: مطالبات آزمایشگاهها از بیمهها بهطور متوسط بیش از 8 ماه است که پرداخت نشده است، البته این جدایِ از کسورات ناحقی است که بعضاً بهطور سلیقهای بر روی نسخهها اعمال میشود.
ب- قراردادها: ظاهراً در قرارداد بیمههای پایه، پرداخت سهم بیمه را موکول به تأمین اعتبار نمودهاند؛ بهعبارتدیگر اگر اعتبار تأمین نشود پرداختی در کار نخواهد بود. چنین قراردادی که در آن همه اختیارات مال یک طرف و همه مسئولیتها از آن طرف دیگر باشد ستمی آشکار و توهینی بزرگ است.
ج- سازمانهای بیمهگر خود را محق میدانند در بازرسیهای خود از آزمایشگاهها نهتنها نسخ را بررسی کنند، بلکه به مسائل فنی و سایر موارد هم وارد شوند. درحالیکه قانوناً صلاحیت چنین اقدامی را ندارند، اما اگر مسئول فنی به این اقدام تحقیرآمیز و غیرقانونی اعتراض کند باید منتظر لغو قرارداد باشد.
3- مالیات:
در این وانفسای پایین ماندن تعرفه و عدم پرداخت بهموقع مطالبات بیمهها و رکود فراگیر، سختگیری سازمان امور مالیاتی هم شدت یافته و اقتصاد نحیف آزمایشگاهها را با تهدیدی جدی مواجه کرده است. هدف آنها به بدست آوردن تخممرغهای طلایی بیشتر است، اما این روشی که در پیش دارند بیگمان حیاتِ مرغِ تخمطلا را نشانه رفته است.
4- استانداردسازی و تمدید پروانهها:
درحالیکه برای تمامی رشتههای پروانهدار کسب 125 امتیاز برای تمدید پروانه کفایت میکند، وصل کردن استانداردسازی به تمدید پروانهها یکی دیگر از مواردی است که در این وانفسا بار سنگین دیگری را بر پیکر نحیف آزمایشگاهها تحمیل میکند.
5- طلایه ورود رقبای خارجی:
در حال جمع کردن مصیبتنامه آزمایشگاه بودیم که چشممان به جمال رقیب خارجی هم منور شد. درحالیکه در بخشهای دیگر همچون خودروسازی از دیرباز به بهانه حمایت از تولید داخلی در راه ورود رقیب خارجی مانع ایجاد کردهاند، اما در اینجا بیهیچ بهانهای (حداقل در حیطه آزمایشگاه) از ورود خارجیها استقبال میشود. بهتر این بود که اگر کاری بر زمین مانده است بهطور مشروح با نیروهای داخل کشور در میان گذاشته میشد و اگر طرف داخلی توان اجرا نداشت از خارجیها کمک میگرفتیم. جالب این است که برای طرف خارجی سود تضمینشده در نظر میگیرند و حقالزحمه داخلیها را ماهها معوق میگذارند.
6- تفرقه:
رقابت، حسادت و تنگنظری در تمامی صنوف کموبیش وجود دارد و این صفات ملازم انسان ناقص است. دکتر نصرتالله کاسمی ادیب و سیاستمدار و پزشک عالیمقام در خاطراتش به این نکته اشاره دارد که پزشکان قدیمی حلقهای تشکیل دادهاند و موقعیتهای خوب را بین خودشان تقسیم کردهاند و مانع ورود پزشکان جوان به این دایره میشوند.
لازم به ذکر است که این موضوع مربوط به قبل از سال 1320 میباشد. زمانیکه علیرغم نسبت کم پزشکان به جمعیت آن موقع، احتمال وقوع چنین رفتاری دور از ذهن مینماید. بههرحال در طی این سالها اکثریت ما خواسته یا ناخواسته بر طبل تفرقه کوبیدهایم و نتیجهاش این است که میبینیم. از آنسو بهعینه مشاهده میکنیم آن دسته از گروههای پزشکی که انسجام و همدلی بیشتری دارند در وصول مطالبات خود از سازمانهای بیمهگر و سایر نهادها موفقترند.
پیگیری مطالبات و استفاده از ظرفیتهای قانونی نیازمند همدلی و همفکری آحاد جامعه آزمایشگاهی است. اولویت در اندیشه و عمل ما باید همانا "بعد علمی و حرفهایِ" این رشته باشد و برای آنکه این اولویت را در جایگاه شایسته آن بنشانیم ناچاریم که مشکلات پیشروی را ازمیان برداریم و گذر از این موانع بزرگ، همدلی و اتحاد بزرگ را میطلبد. اگر به همین روش ادامه دهیم دلیلی ندارد که نتیجه بهتری عایدمان شود.
اتحاد به این معنا نیست که تمام خواستههای من برآورده شود، بلکه به این معناست که از خواستههای کوچکتر در راه آمال بزرگتر چشم بپوشم. اگر نگاه ما عوض نشود هیچگاه اتحاد پایداری ایجاد نمیشود. اگر بنا باشد صرفاً منافع نزدیک را ببنیم تا قیامت تخاصم و تفرقه از بین نخواهد رفت. در برخی مناطق فقط دکترهای آزمایشگاه یا فقط پاتولوژیستها حضور دارند اما وحدتی در کار نیست. بههرحال مشکلات و موانعی که ما داریم با وجود تفرقه شدید قابلرفع نیست، حتی صِرف اتحاد کامل هم حلال مشکلات نیست، بلکه اتحاد یک مقدمه لازم برای شروع اقدامات ضروری بعدی است.
این مطالب را بارها گفتهایم و شنیدهایم اما این بار قبل از اینکه بیتفاوت از کنار موضوع بگذریم بد نیست به یاد بیاوریم:
- آزمایشگاههایی را که در صف انحلال هستند.
- پرسنل آن آزمایشگاهها که باید نانآور خانههایشان باشند.
- رزیدنتهای جوان پاتولوژی و دانشجویان علوم آزمایشگاهی که فردایشان در گرو عملکرد امروز ماست.
- و منابعی بزرگ اعم از انسانی و مادی که از سرمایه این مملکت به هدر میرود.